مرمر جان سلام.. خوبی نازنین..... من از این عکس هیچ خوشم نیامد ووحشت کردم راستی این خانم داره انار می خوره!! شاد و سرحال باشی همیشه و خوش سلیقه تر از این!
یک یا هزار بار دیگر در انتظار تو بودن برایم چه اهمیت دارد زیرا تو بالاخره مرا در خودت غرق خواهی کرد آنچه اهمیت دارد نگاه کردن به تو در آرامش و سکوت است و دانستن اینکه شاید بتوانم بدون داشتن جسمت تو را در زندگیم داشته باشم میخواستم بگم کارت بیسته اگه دوست داری بیا تبادل لینک خوش باشی بدرود
سلام مری جان ببخش دیر به دیر میام.این عکست حال آدمو منقلب میکنه .دل آدم برای خودش میسوزه.البته باید عاشق بود تا بدونی چی میگم شعر پست قبلیت هم قشنگ بود .برای همسر فردین هم متاسفم. تندرست و شاد باشی.
سلام شرمنده این حرف و میزنم ولی عکس این دختریه بی سر و پا به جز عشق به همه چی شبیهه . اصلا آبروی عاشق شدن و برده . بیشتر شبیهه عکسهای ... هستش. پاکش کنی بهتره . چون وبلاگ تو خیلی قشنگ تر از این عکسها هستش. موفق باشی به امید دیدار فعلن
سلام می بینم که یه جائی رفتی که حیرون شدی ؟؟؟ بی خیال بابا دنیا ارزششو نداره مرمر خانم . ما همیشه به یاد اونائی که به یادمون هستن هستیم منتهی زندگی نمیزاره آدم به چیزائی که دوست داره زیاد فکر کنه گرفتاری ها واسه آدم وقت آزاد نمیزاره خلاصه ما رو حلال کنین .قربون شما سیاوش
مرد او از سر کار برگشت
دست هایش پر از خستگی بود
لابه لای دو چشم سیاهش
نور کمرنگ دلبستگی بود
از تنش کهنگی را در آورد
روی دیوار بی چیزی آویخت
سوی جوراب زخمی که خم شد
یکی، دو تا سکه روی زمین ریخت
دختر کوچکش سکه ها را جمع کرد و به دست پدر داد
بعد آهسته پرسید :
بابا دفتر مشق مرا ندیدی ؟
با همین سوال البته می گفت :
کیف آیا برایم خریدی ؟
اخم های پدر توی هم رفت
پاسخش باز شرمندگی بود
مرگ در چشم این مرد عاجز
بهتر از این سرافکندگی بود
گفت : یادم بینداز فردا
کیف خوبی برایت بگیرم
در دلش می گفت : ای کاش تا صبح فردا بمیرم
دخترک باز مثل هر شب ناامید از پدر خفت، افسوس
این وسط مادری گریه می کرد
گریه می کرد و می گفت : افسوس
دوستان
ظلم واجحاف و تبعیض
جزء عادات دیرین خاک است
بین ما، ما که محکوم خاکیم
درد بالاترین اشتراک است
من می گم عشقه
تا آخرین قطره خون
وبلاگ خوبی داری ممنون میشوم اگه از وبلاگم سر بزنی
مرمر جان سلام..
خوبی نازنین.....
من از این عکس هیچ خوشم نیامد ووحشت کردم
راستی این خانم داره انار می خوره!!
شاد و سرحال باشی همیشه و خوش سلیقه تر از این!
سلام
نمیشه گفت سیاهپوش بیشتر به قرمز میزد
خوشحال میشم از حضور شما
التماس دعا
سلام مرمر .
من وبلاگت رو دیدم.قشنگ بود.ولی هیچ حسی به من دست نداد.خوب من منتظرت هستم.پیشم بیا
سلام ، خوبین؟ دیگه نیستین تو تاک؟!
سلام دوست عزیز تبریک میگم همیشه قشنگ بوده ما رو یادتون نره موفق باشی
تا یعد به امید دیدار
سلام دوست من.امیدوارم حالت خوب باشه
من که خدائی ترسیدم ازاین عکسه.بی خیال این عکس شو و برش دار.راستی وبلاگ جالبی داری.قربان شما.
یک یا هزار بار دیگر در انتظار تو بودن برایم چه اهمیت دارد زیرا تو بالاخره مرا در خودت غرق خواهی کرد آنچه اهمیت دارد نگاه کردن به تو در آرامش و سکوت است و دانستن اینکه شاید بتوانم بدون داشتن جسمت تو را در زندگیم داشته باشم
میخواستم بگم کارت بیسته
اگه دوست داری بیا تبادل لینک
خوش باشی بدرود
سلام مری جان
ببخش دیر به دیر میام.این عکست حال آدمو منقلب میکنه .دل آدم برای خودش میسوزه.البته باید عاشق بود تا بدونی چی میگم
شعر پست قبلیت هم قشنگ بود .برای همسر فردین هم متاسفم.
تندرست و شاد باشی.
salam khoobi
weblaget kheili jalebe mishe behem komak koni ta man ham weblagamo takmil konam
سلام.. خیلی عالی نوشتیش...
ممنون که به من سر میزنی .. منتظرت هستم یا حق
سلام
شرمنده این حرف و میزنم
ولی عکس این دختریه بی سر و پا به جز عشق به همه چی شبیهه . اصلا آبروی عاشق شدن و برده . بیشتر شبیهه عکسهای ... هستش.
پاکش کنی بهتره .
چون وبلاگ تو خیلی قشنگ تر از این عکسها هستش.
موفق باشی
به امید دیدار
فعلن
بابا این عکس آخره عاشقی بود.
سلام می بینم که یه جائی رفتی که حیرون شدی ؟؟؟
بی خیال بابا دنیا ارزششو نداره مرمر خانم .
ما همیشه به یاد اونائی که به یادمون هستن هستیم منتهی زندگی نمیزاره آدم به چیزائی که دوست داره زیاد فکر کنه گرفتاری ها واسه آدم وقت آزاد نمیزاره خلاصه ما رو حلال کنین .قربون شما سیاوش
سلام مرمر عزیز
وای چه عکسییه؟ یه حسی بدی بهم دست داد ! یه جوریم شد ...
موفق باشی