این دل دیوانه ام امشب چه محشر میکند

هر چه پندش میدهم دیوانه بد تر میکند

بردمش اندر بیابان از برای کوه و دشت

خاک کوه و دشت را یکباره بر سر میکند

***************************

من از عشق تو با کس تا کسان قطع نظر کردم بریدم از برادر بعد از ان ترک پدر کردم

نظرات 8 + ارسال نظر
آرمان سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ق.ظ

بابا این شعر خیلی باحاله
کی گفته این شعر و؟
واقعآ مرسی
خیلی قشنگه

مجید سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:14 ق.ظ http://azadtitan.blogsky.com

سلام
مرسی که شعرای منو خوندی...
وب قشنگی داری
می بخشی که وب من خیلی ساکته...
ولی دوست دارم دوباره سر بزنی..
می بینمت
شاعری تنها

هیشکی سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:06 ق.ظ http://sedaye-pare-tanhai.blogsky.com/

سلام.
خیلی خیلی قشنگ و عالی بود.ممنون.
راستی متن بیشتر بنویس.
کیف میده خوندنشون.
من هم به رو کردم.
قابل میدونی یه سر بزن.

مریم سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:10 ق.ظ http://www.nice-girl614.blogsky.com

سلام.خیلی عالی بود.موفق باشی

سمیرا سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:26 ب.ظ http://dehkadeye-khamoosh.blogsky.com

سلام
وبلاگ زیبایی داری
امیدوارم موفق باشی بازم بهم سر بزن

شاهد-سردارقلعه تنهایی چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:31 ق.ظ http://castle.blogsky.com

سلام
خیلی زیبا بود.
راستی مرسی که به من سرزدی.
موفق باشی.
بازم اونطرفها بیا.
شاهد

مهدی چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 07:10 ب.ظ

سلام جالب بود

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:46 ب.ظ

سلام مر مر جون عشق وصله نا جوری بود روی پیراهن بیرنگ دلم همه مردم شهر فهمیدند که چقدر دلم مجنون است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد